سکوت من

وبلاگ شخصی فرهاد فریاد

سکوت من

وبلاگ شخصی فرهاد فریاد

تمرکز کن، موسیقی کمکت می‌کنه

حتما برای شما هم پیش آمده، باید یک طراحی را به انتها برسانید، باید تمام مباحث یک کتاب را جمع بندی کنید، باید برای کنکور آماده شوید، میخواهید یک مقاله را تا انتها بخوانید یا حتی یک برنامه‌ریزی دم دستی برای فردایتان انجام دهید، اما... اما هرچه بیشتر تلاش می‌کنید بیشتر ذهنتان از هدفی که دارید دورتر می‌شود، صدای چکیدن یک قطره آب شما را تا روز پیدایش حیات در آب به عقب می‌برد، صدای بوق یک ماشین در کوچه ذهن شما را درگیر یک بحث چند لایه راجب موانع رشد سطح فرهنگ جامعه می‌کند و دیدن اسمی شبیه اسم یکی از همکلاسی‌های قدیمی‌تان در دبیرستان وسط متنی که می‌خوانید شما را به هیاهوی روزهای دور می‌برد و وقتی به خودتان می‌آیید که ساعتی را در همین حال بوده اید، حالا هم یا گرسنه هستید یا باید برای کاری بیرون بروید و یا هرچیزی که باز هم از برنامه اصلیتان دور شوید !  و به این ترتیب هر روز از برنامه عقب می‌افتید.


ادامه مطلب ...

بازی های ویدیویی، پلی به دنیایی دیگر


بازی های ویدیویی یا به قولی بازی های کامپیوتری نسل جدیدی از سرگرمی است که دیگر امروز با قاطعیت بسیار می توان آن را بزرگ ترین صنعت سرگرمی دانست. این صنعت از پیر و جوان را درگیر خود کرده است و هر فرد ساکن کره زمین که اندکی را با سی پی یو گذرانده باشد، با آن آشنایی دارد. این صنعت کار خود را با پیکسل های کوچک روی تلویزیون آغاز کرد و مرحله به مرحله پیشرفت کرد و اکنون جای خود را در سبک زندگی بخش زیادی از مردم دنیا باز کرده است. پس از اون که دنیا صدا رو تجربه کرد و پس از اون تصویر، نوبت به یه سرگمی جدید رسیده بود تا باهاش بتونه خودش هم در نقش یکی از عوامل داستان حضور پیدا کنه. بازی های ویدئویی پاسخ به این نیاز بود یا این نیاز ایجاد شد و مردم فهمیدند که چنین نیازی دارند، مهم نیست؛ اما اون چیزی که مهمه اینه که این صنعت که ازش با عنوان هنر هشتم یاد می شه، در حال حاضر همه گیر شده.

در مورد موسیقی می شه گفت، ما صداهایی رو می شنویم که در زندگی معمول امکان خلق اونا رو نداریم، در مورد سینما گفته می شه که ما چیزی رو می بینیم که در زندگی عادی امکان نداره ببینیم؛ اما حساب بازی های ویدئویی جدا است، ما در بازی های ویدئویی هم زمان هر دو رو تجربه می کنیم و وارد زندگی و دنیایی می شیم که در حالت عادی اصلا امکان ورود به اون رو نداریم. بازی های ویدئویی راهیه برای تجربه ورود به دنیاهایی که ممکن نیست در حالت عادی بتونیم به اونا وارد بشیم. مثل همه صنایع فرهنگی دیگه، بازی های ویدئویی هم یه صنعته که کاملا تحت تاثیر قدرت و سرمایه است؛ اما مگه بقیه صنایع نیستند؟ بازی های ویدئویی تجربه غیر ممکن ها است.

بازی های ویدئویی از پیکسل ها شروع شد و داستانی نداشت. هر چی جلوتر رفت با پیشرفت تکنولوژی داستان هم وارد فرآیند ساخت بازی ها شد و امروز شاهد بازی هایی هستیم که از هر جهت نگاه کنیم با فاصله بسیار زیادی از صنعت سینما جلوترند. هنوزم توی ایران به بازی های ویدئویی به دید به تفریح کودکانه نگریسته می شه، اما حقیقتش اینه که بخش زیادی از مشتریان این صنعت رو افراد بالای ۴۰ سال تشکیل می دن و اونا هستند که در تلاش اند به تجربیاتی برسند که فقط با بازی های ویدئویی ممکنه.

همه توضیحات بالا رو که بذاریم کنار باید این صنعت رو با دید احترام نگاه کرد. نقطه اوج بازی های ویدئویی از دهه ۹۰ میلادی شروع شد و امروز بزرگ ترین صنعت سرگرمی دنیا است. چه از نظر هزینه ای که برای ساخت بازی ها می شه و چه از حیث فروش، بازی های ویدئویی فاصله بسیار زیادی با بقیه صنایع پیدا کردند و این امر رو می شه در تاثیر بازی های موبایلی مثل پوکمون گو و ... در رفتار مردم دید. بازی های ویدئویی راهی برای رهایی از افکاریه که زندگی روزمره ما رو شکل داده و خصوصا این روزا که درگیر بحران های اپیدمیک و پاندمیک هستیم، این ابزار می تونه راهی برای رهایی از دنیای پر از استرس معاصر باشه.


آرامش خودتون رو حفظ کنید و ...

حتما در جریان هستم و هستید که ویروس کرونا داره توی کشور یکه تازی می کنه، همه جا هم پر از اخبار نا خوشایند شده و زندگی روزمره ما دستخوش تغییرات زیادی شده، یک خرید کردن ساده که هیچ وقت بهش فکر هم نمی کردیم تبدیل به یک کابوس شده، انگار که ویروس همه جا و روی همه چیز در انتظار ما نشسته، بیشترین بویی که حس می کنیم بوی الکل و وایتکسه و همینکه دستمون به سمت بینی و چشممون برای یک خاروندن ساده ! حرکت می کنه سریع با وحشت به خودمون میایم و جلوش رو می‌گیریم. حالا می‌فهمیم که زندگی کسالت بار معمولی یکنواخت قبل از کرونا چقدر راحت و دلنشین بوده ! غرض از همه اینها اینه که من به شخصه به این نتیجه رسیدم که نباید هیچ کدوم از دو طرف این ماجرا ما رو از پا دربیاره یعنی نه انقدر بی خیال شیم که اهمیتی ندیم و خودمون و دیگران رو گرفتار کنیم نه انقدر دچار استرس و وسواس فکری بشیم که در نهایت بر اثر سکته قلبی یا استنشاق بیش از حد ضد عفونی کننده های شیمیایی جان به جان آفرین تسلیم کنیم، آرامش خودتونو حفظ کنید و از بیرون رفتن غیرضروری پرهیز کنید، دستکش بپوشید و دستتون رو به هیچ وجه به صورتتون نزنید و خوب بشورید. در یک کلام بهداشت رو رعایت کنید و به جای استرس وقتی موندید خونه با یه فیلم یا موسیقی آرامش بخش به خودتون و خانوادتون قوت قلب بدید.

شروع یک مسیر جدید

سال‌هاست لابه‌لای روزمرگی ها هر از گاهی دو خطی می‌نویسم، دو صفحه ای می‌خوانم، ساعتی فیلم می‌بینم و موسیقی گوش می‌کنم و اینطور عبور پیاپی لحظه‌ها را برای خودم و شاید اطرافیانم قابل تحمل‌تر می‌کنم. حالا بعد از مدت‌ها دوباره تصمیم گرفتم بنویسم و آنچه که برایم خوشایند است را به اشتراک بگذارم. نه در فیسبوک و اینستاگرام و تلگرام و اینها بلکه در همین وبلاگ، جایی که به آن تعلق دارم. سعی می‌کنم بیشتر درباره هنر، آثار هنری و هنرمندان بنویسم. کتابی که خوانده‌ام، موسیقی که شنیده‌ام و فیلمی که دیده‌ام و پسندیده‌ام را اینجا معرفی می‌کنم و اگر به مقاله‌ و نوشته ای برخوردم که به نظرم جالب آمد با شما به اشتراک خواهم گذاشت. بدیهی است هر چیزی که اینجا معرفی خواهد شد تنها معرف سلیقه شخصی من خواهد بود. گاهی هم روزمرگی هایم را با شما به اشتراک خواهم گذاشت. احتمالا از حوصله شما خارج خواهد بود اما این یکی برای دل خودم است که می‌نویسم شاید یک نفر سال‌ها بعد خواند و سبک‌تر شدم. بگذریم، این هم شروع مسیر جدید من، امید که به جایی ختم شود ...