سکوت من

وبلاگ شخصی فرهاد فریاد

سکوت من

وبلاگ شخصی فرهاد فریاد

تمرکز کن، موسیقی کمکت می‌کنه

حتما برای شما هم پیش آمده، باید یک طراحی را به انتها برسانید، باید تمام مباحث یک کتاب را جمع بندی کنید، باید برای کنکور آماده شوید، میخواهید یک مقاله را تا انتها بخوانید یا حتی یک برنامه‌ریزی دم دستی برای فردایتان انجام دهید، اما... اما هرچه بیشتر تلاش می‌کنید بیشتر ذهنتان از هدفی که دارید دورتر می‌شود، صدای چکیدن یک قطره آب شما را تا روز پیدایش حیات در آب به عقب می‌برد، صدای بوق یک ماشین در کوچه ذهن شما را درگیر یک بحث چند لایه راجب موانع رشد سطح فرهنگ جامعه می‌کند و دیدن اسمی شبیه اسم یکی از همکلاسی‌های قدیمی‌تان در دبیرستان وسط متنی که می‌خوانید شما را به هیاهوی روزهای دور می‌برد و وقتی به خودتان می‌آیید که ساعتی را در همین حال بوده اید، حالا هم یا گرسنه هستید یا باید برای کاری بیرون بروید و یا هرچیزی که باز هم از برنامه اصلیتان دور شوید !  و به این ترتیب هر روز از برنامه عقب می‌افتید.


برای من این مشکل تقریبا یک عادت شده بود، در واقع دیگر این وضعیت به عنوان حالتی پذیرفته شده و عادی درآمده بود و فکر می‌کردم روش زندگی همه آدم‌ها همین شکلی است. توی یک جمعی وقتی بحث راجب تمرکز کردن روی کار شکل گرفت رفتم بالای منبر و از این حالات گفتم و گفتم و امید داشتم که همه پا به پای من بیایند اما هرچه جلوتر رفتم همراهانم کمتر شدند، آنجا بود که فهمیدم درسته که خیلی‌ها درگیر این مشکل‌اند اما همه مثل من هر نوعی از تلاش برای رفعش را کنار نگذاشته اند. حس عجیبی پیدا کردم و همان شب تصمیم گرفتم که به کمک خودم بشتابم. شروع کردم به انجام تمرین‌های ذهنی، از روش‌های مختلفی که در وبسایت‌های مختلف خواندم استفاده کردم، حتی چیدمان محل کارم را تغییر دادم و نظم جدیدی را در کارهایم برقرار کردم، یکی از مهمترین مشوق‌هام در این تغییر تمرکز روی هدف و ترسیم آینده در صورت محقق شدن هدفم بود که باعث می‌شد همه تلاشم را برای کم کردن فاصله‌ام با هدفی که قبلا دست نیافتنی می‌نمود به کار ببندم. باور کردنی نبود اما همه چیز ساده تر از چیزی که فکر می‌کردم پیش رفت و البته که نتیجه هم بسیار رضایت بخش بود.

اما این‌ها چه ربطی به عنوان این پست داشت ؟ توضیح می‌دم. من با توجه به نوع کارم و اینکه معمولا کمتر در ارتباط کلامی و فیزیکی با سایرین هستم همیشه هدفونم به گوشمه و موسیقی تقریبا توی بیشتر ساعت‌های زندگی روزمره ام در حال پخشه، توی این دوره تحول تمرکز هم از این قاعده مستثنی نبودم، و باید اعتراف کنم که موسیقی مثل یک کاتالیزور قدرتمند برام عمل کرد. اما چی گوش بدیم ؟ برای من اکثر سبک‌ها جواب داد از موسیقی سنتی تا هارد راک و بلوز و پست راک و همه چی ... اما موسیقی بی کلام به خصوص سبکهای نئوکلاسیک و مدرن کلاسیک بهترین و بیشترین تاثیر رو در بالا بردن حفظ تمرکزم رو داشتند، این رویه خیلی خوب پیش رفت تا اینکه اتفاقی با یک سایت موسیقی درمانی آشنا شدم و فهمیدم تخصصی برای این موضوع موسیقی ساخته شده ! چی از این بهتر، پادکست های موسیقی برای تمرکز سایت دنیای موسیقی درمانی (اینجا بشنوید) رو گوش دادم و باید اعتراف کنم که واقعا تاثیر فوق العاده ای داشت. نتیجه اینکه هر نوع برنامه ای برای کیفیت ذهنیتون دارید، برای تمرکز و بالابردن خلاقیت تا دور کردن افکار منفی، حتما موسیقی کمکتون می‌کنه، باید بهترین رو خودتون برای خودتون پیدا کنید و نمیشه یک نسخه برای همه پیچید، اما چیزی که مشخصه اینه که موسیقی معجزه می‌کنه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد