حتما برای شما هم پیش آمده، باید یک طراحی را به انتها برسانید، باید تمام مباحث یک کتاب را جمع بندی کنید، باید برای کنکور آماده شوید، میخواهید یک مقاله را تا انتها بخوانید یا حتی یک برنامهریزی دم دستی برای فردایتان انجام دهید، اما... اما هرچه بیشتر تلاش میکنید بیشتر ذهنتان از هدفی که دارید دورتر میشود، صدای چکیدن یک قطره آب شما را تا روز پیدایش حیات در آب به عقب میبرد، صدای بوق یک ماشین در کوچه ذهن شما را درگیر یک بحث چند لایه راجب موانع رشد سطح فرهنگ جامعه میکند و دیدن اسمی شبیه اسم یکی از همکلاسیهای قدیمیتان در دبیرستان وسط متنی که میخوانید شما را به هیاهوی روزهای دور میبرد و وقتی به خودتان میآیید که ساعتی را در همین حال بوده اید، حالا هم یا گرسنه هستید یا باید برای کاری بیرون بروید و یا هرچیزی که باز هم از برنامه اصلیتان دور شوید ! و به این ترتیب هر روز از برنامه عقب میافتید.